جستاری در بررسی مفاهیم کنترل درونی
مفاهیم خودکنترلی (قسمت اول)
تربیت یک مقوله بسیار پیچیده و پر از حرف و حدیث است که در دورههای متفاوت توسط مکاتب و شخصیتهای مختلف در مورد آن نظریه پردازی شده است؛ یکی از نکاتی که در حوزه تربیت فردی و اجتماعی مطرح است ضمانت اجرا برای آن مفاهیم و قانونهای تربیتی است
تربیت یک مقوله بسیار پیچیده و پر از حرف و حدیث است که در دورههای متفاوت توسط مکاتب و شخصیتهای مختلف در مورد آن نظریه پردازی شده است؛ یکی از نکاتی که در حوزه تربیت فردی و اجتماعی مطرح است ضمانت اجرا برای آن مفاهیم و قانونهای تربیتی است. در اکثر موارد مکاتب تربیتی ضمانت اجرایی بیرونی را تحت عنوان قانون مطرح کردهاند و مجازاتهایی را به عنوان ضمانت اجرا وضع نمودهاند؛ اما پر واضح است که ضمانت اجرایی بیرونی تحت عنوان مجازات فقط کاربرد نظم اجتماعی دارد که البته مهم است؛ ولی کارایی آن تا زمانی است که فرد خود را در چارچوب قانون و تحت سیطره آن بداند و به محض اینکه فرد احساس کند که میتواند از مجازات بگریزد این ضمانت دیگر کارایی ندارد؛ اما در مکتب تربیتی اسلام به عنوان یک مکتب مترقی علاوه بر ضمانت اجرایی بیرونی برای حفظ نظم اجتماعی مؤلفههایی به عنوان ضمانت اجرایی درونی مطرح شده است که بیش از آنکه ناظر به جنبه بیرونی باشد به جنبه درونی و باورهای فردی و خودساختگی توجه دارد که البته اگر جریان کنترل درونی به عنوان ضمانت اجرایی تقویت شود قطعا نیاز به ضمانتهای اجرایی بیرونی کم میشود چرا که انسان تربیت یافته برای رعایت حقوق دیگران و عدم تعرض به نظامات اجتماعی نیازی به اهرم فشار ندارد و بازدارندگی درونی او را از تعدی و تخطی باز میدارد.
به این مؤلفههای درونی که نگارنده نام آن را مفاهیم کنترلی میگذارد در متون مختلف اسلامی اشاره شده است و اگر واقعا کسی قصد اصلاح جامعه ایرانی اسلامی را داشته باشد به جای مؤلفههای بشر ساخته غربی باید به فکر نهادینه کردن این مفاهیم در اندیشه جامعه ایرانی باشد چرا که این گزارهها با نهادهای فرهنگی ایران همخوانی بیشتری دارد و قدرت نفوذ پذیری آن در جامعه ایرانی بیشتر است. در ادامه به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
به این مؤلفههای درونی که نگارنده نام آن را مفاهیم کنترلی میگذارد در متون مختلف اسلامی اشاره شده است و اگر واقعا کسی قصد اصلاح جامعه ایرانی اسلامی را داشته باشد به جای مؤلفههای بشر ساخته غربی باید به فکر نهادینه کردن این مفاهیم در اندیشه جامعه ایرانی باشد چرا که این گزارهها با نهادهای فرهنگی ایران همخوانی بیشتری دارد و قدرت نفوذ پذیری آن در جامعه ایرانی بیشتر است. در ادامه به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
1. توجه به حضور خدا
انسانی که دارای فطرت سالم است به صورت ذاتی از انجام آشکار گناه تا حد زیادی اجتناب میورزد؛ چرا که گناه به خودی خود در انظار عمومی منفور است. حال شخصیت شخص ناظر هرچه با عظمتتر باشد میزان بازدارندگی آن بیشتر است و اگر کسی به این اعتقاد برسد که خدای بزرگ و بلند مرتبه در همه حال حاضر و ناظر بر اعمال ماست یقینا از حریم شرع تجاوز نکرده و تلاش میکند تا خود را آنگونه که ناظر حاضر میپسندد بیاراید؛ قرآن کریم با توجه به این مهم با لحنی متعجبانه همراه با عتاب خطاب به گنه کاران میفرماید:
أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَىٰ.[1]
آیا نمیدانید که خدا شما را میبیند؟!
در واقع این بسیار تعجبآور است که کسی خدا را حاضر ببیند و با وجود این بر خلاف آنچه او میخواهد عمل نماید. در آموزههای تربیتی اهل بیت(ع) نیز که متخذ از قرآن است به این مسئله اشاره شده است وجود مقدس امیرمومنان(ع ) با تشریح اینکه قاضی محکمه الهی به شاهدی نیاز ندارد میفرماید:
اِتَّقُوا مَعَاصِیَ اللّهِ فِی الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاکِمُ.[2]
در خلوت ها از معصیت خدا بپرهیزید چرا که آنکسی که قرار است در مورد اعمال شما حکم کند خود شاهد اعمال شماست.
در میان متون ادبی و حکمتهای صادره از جانب حکیمان و ادیبان نیز به این مسئله اشاره شده است به عنوان مثال جامی شاعر شیرین سخن پارسی در هفت اورنگ در شعری به همین مطلب اشاره کرده و میگوید:
أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَىٰ.[1]
آیا نمیدانید که خدا شما را میبیند؟!
در واقع این بسیار تعجبآور است که کسی خدا را حاضر ببیند و با وجود این بر خلاف آنچه او میخواهد عمل نماید. در آموزههای تربیتی اهل بیت(ع) نیز که متخذ از قرآن است به این مسئله اشاره شده است وجود مقدس امیرمومنان(ع ) با تشریح اینکه قاضی محکمه الهی به شاهدی نیاز ندارد میفرماید:
اِتَّقُوا مَعَاصِیَ اللّهِ فِی الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاکِمُ.[2]
در خلوت ها از معصیت خدا بپرهیزید چرا که آنکسی که قرار است در مورد اعمال شما حکم کند خود شاهد اعمال شماست.
در میان متون ادبی و حکمتهای صادره از جانب حکیمان و ادیبان نیز به این مسئله اشاره شده است به عنوان مثال جامی شاعر شیرین سخن پارسی در هفت اورنگ در شعری به همین مطلب اشاره کرده و میگوید:
در مقامی که کنی قصد گناه گر کند کودکی از دور نگاه
شرم داری ز گنه در گذری پرده عصمت خود را ندری
شرم بادت که خداوند جهان که بود واقف اسرار نهان
بر تو باشد نظرش بیگه و گاه تو کنی در نظرش قصد گناه[3]
شرم داری ز گنه در گذری پرده عصمت خود را ندری
شرم بادت که خداوند جهان که بود واقف اسرار نهان
بر تو باشد نظرش بیگه و گاه تو کنی در نظرش قصد گناه[3]
در داستان کاوه آهنگر آمده است که زنی برای مخارج کودکان گرسنه خود به کاوه آهنگر مراجعه کرد ولی کاوه بر خلاف مشی جوانمردی کمک خود را منوط به تمتع جنسی از زن نمود؛ زن که چاره ای نداشت قبول شرط کاوه را منوط به این شرط کرد که برای گناه به جایی بروند که کسی او را نبیند کاوه این شرط را پذیرفت و زمانی که زن به همراه کاوه به خلوتگاهی رفتند زن به کاوه گفت تو به من قول دادی که در خلوتی دو نفره با من گناه کنی! کاوه به او گفت اینجا جز من و تو کسی نیست! اما زن رو به کاوه گفت چرا در اینجا کسی هست که در همه خلوتها حضور دارد و او خدایی است که از رگ گردن به ما نزدیکتر است؛ اینجا بود که کاوه از گناه منصرف شد و از لحاظ روحی متحول گردید.
تقویت این دیگاه معرفتی یعنی حاضر دانستن خدا در همه عرصههای حقیقی و مجازی میتواند عامل بازدارنده از گناه و تعدی از قانونهای الهی و اجتماعی باشد.
اگر واقعا کسی قصد اصلاح جامعه ایرانی اسلامی را داشته باشد به جای مؤلفههای بشر ساخته غربی باید به فکر نهادینه کردن این مفاهیم در اندیشه جامعه ایرانی باشد چرا که این گزارهها با نهادهای فرهنگی ایران همخوانی بیشتری دارد و قدرت نفوذ پذیری آن در جامعه ایرانی بیشتر است.
2. معاد باوری
یکی دیگر از مؤلفههایی که میتواند نقش بازدارندگی درونی را برای افراد ایفا کند معاد باوری است، انسانی که به جهان واپسین اعتقادا داشته باشد و مرگ را پایان انسان نداند خود را برای پاسخگویی در محضر خدا آماده میکند و یاد مرگ و معاد به او اجازه نمیدهد تا در هر وادی ناهنجاری قدم بگذارد؛ یاد مرگ و معاد دایره لذات او را کوچک کرده و به آن جهت میدهد و از ولنگاری اخلاقی و اجتماعی جلوگیری میکند. رسول خدا(ص) در روایتی به بازدارندگی یاد مرگ اشاره کرده است و میفرماید:
أَکْثِرُوا مِنْ ذِکْرِ هَادِمِ اللَّذَّاتِ فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَا هَادِمُ اللَّذَّاتِ قَالَ الْمَوْتُ فَإِنَّ أَکْیَسَ الْمُؤْمِنِینَ أَکْثَرُهُمْ لِلْمَوْتِ ذِکْراً وَ أَحْسَنُهُمْ لِلْمَوْتِ اسْتِعْدَاداً.[4]
زیاد به فکر نابود کننده لذتها باشید از رسول خدا سوال شد که نابود کننده لذتها چیست حضرت فرمود یاد مرگ؛ بدانید که زیرکترین مومنین کسی است که زیاد به یاد مرگ است و بیشترین آمادگی را برای مرگ در خود ایجاد کرده است.
امام صادق(ع) در روایتی با اشاره به پرتگاههای سقوط یاد مرگ را بازدارنده از این پرتگاه ها دانسته و میفرماید:
ذِکْرُ الموتِ یَمیتُ الشهواتِ فی النفس و یَقطعُ مَنابتَ الغفلةِ و یقَوِی النفسَ بمواعد الله.[5]
یاد مرگ، خواسته های نفسانی را می میراند و عوامل غفلت را ریشه کن می کند و نفس را به وسیله وعده های الهی، قوت می بخشد.
شاید حکمت استحباب زیارت قبور و ترغیب به تشییع جنازه مؤمنین همین باشد . در دستورات اخلاقی بزرگان عرفانی نیز به این مطلب اشاره شده است آنان به شاگردان خود توصیه میکردند تا بعضی از ایام به زیارت قبور مؤمنین بروند تا یاد مرگ آنها را نسبت به گناه بیرغبت کند؛ مرحوم سید عبدالکریم کشمیری بیشتر اوقات خود را در وادی السلام نجف میگذراندند و زمانی که از ایشان در خصوص این مکان معنوی سوال کردند فرمود در این مکان روح و ریحان میبینم.
یاد مرگ در کنار احساس حضور خدا میتواند بازدارندگی به مراتب بیشتر از قوانین کنترل اجتماعی و مجازاتهای مصوب داشته باشد.
ادامه دارد ....
منابع:
[1] قرآن کریم، سوره علق، آیه 14
[2] نهج البلاغه، حکمت 316
[3] جامی، هفت اورنگ، سبحة الابرار، بخش ۷۶
[4]الجعفریات (الأشعثیات)، ص: 200
[5] مستدرک الوسائل، جلد 2، صفحه 105
أَکْثِرُوا مِنْ ذِکْرِ هَادِمِ اللَّذَّاتِ فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَا هَادِمُ اللَّذَّاتِ قَالَ الْمَوْتُ فَإِنَّ أَکْیَسَ الْمُؤْمِنِینَ أَکْثَرُهُمْ لِلْمَوْتِ ذِکْراً وَ أَحْسَنُهُمْ لِلْمَوْتِ اسْتِعْدَاداً.[4]
زیاد به فکر نابود کننده لذتها باشید از رسول خدا سوال شد که نابود کننده لذتها چیست حضرت فرمود یاد مرگ؛ بدانید که زیرکترین مومنین کسی است که زیاد به یاد مرگ است و بیشترین آمادگی را برای مرگ در خود ایجاد کرده است.
امام صادق(ع) در روایتی با اشاره به پرتگاههای سقوط یاد مرگ را بازدارنده از این پرتگاه ها دانسته و میفرماید:
ذِکْرُ الموتِ یَمیتُ الشهواتِ فی النفس و یَقطعُ مَنابتَ الغفلةِ و یقَوِی النفسَ بمواعد الله.[5]
یاد مرگ، خواسته های نفسانی را می میراند و عوامل غفلت را ریشه کن می کند و نفس را به وسیله وعده های الهی، قوت می بخشد.
شاید حکمت استحباب زیارت قبور و ترغیب به تشییع جنازه مؤمنین همین باشد . در دستورات اخلاقی بزرگان عرفانی نیز به این مطلب اشاره شده است آنان به شاگردان خود توصیه میکردند تا بعضی از ایام به زیارت قبور مؤمنین بروند تا یاد مرگ آنها را نسبت به گناه بیرغبت کند؛ مرحوم سید عبدالکریم کشمیری بیشتر اوقات خود را در وادی السلام نجف میگذراندند و زمانی که از ایشان در خصوص این مکان معنوی سوال کردند فرمود در این مکان روح و ریحان میبینم.
یاد مرگ در کنار احساس حضور خدا میتواند بازدارندگی به مراتب بیشتر از قوانین کنترل اجتماعی و مجازاتهای مصوب داشته باشد.
ادامه دارد ....
منابع:
[1] قرآن کریم، سوره علق، آیه 14
[2] نهج البلاغه، حکمت 316
[3] جامی، هفت اورنگ، سبحة الابرار، بخش ۷۶
[4]الجعفریات (الأشعثیات)، ص: 200
[5] مستدرک الوسائل، جلد 2، صفحه 105
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}